نوشته ی گم شده

دیروز نشستم و با کلی ذوق و شوق نوشتم که حالم خوبه و چرا خوبه و اینا و بعدش یادم رفت سندش کنم. امروز که اومدم هر چی کامپیوترم رو زیر و رو کردم از اون فایل خبری نبود که نبود...

حالا فقط میگم حالم خوبه (از اون نظر که بد بودم هنوز بدم!!!) چون مدیرمون باهام جوری برخورد میکنه که حس خوبی بهم دست میده. 

همین! 

نظرات 2 + ارسال نظر
دریا جمعه 1 آبان 1388 ساعت 06:18 ب.ظ

خدا یکی از این مدیرا هم نصیب ما کنه. البته منظورم مدیر واقعیه هاااااا :)

انشالا!
مدیر ما هم واقعیه. واقعا مدیره. البته رئیسم یه نفر دیگه است ها!! ;)

سمیه شنبه 9 آبان 1388 ساعت 02:46 ب.ظ http://www.hosniye.blogfa.com

کجا سفر رفتی..چه بی خبر رفتی..!
احوالمون رو نمی پرسی!
معلومه سرت حسابی گرمه. من یک ماه دیگه میام ایران. اگر شد همدیگه رو ببینیم.

خوش به حالته! چه زود زود میایی ایران.
خیلی سرم شلوغه. اما یادتون هستم. اما من احتمالا تا ده پونزده روز دیگه برمیگردم... :(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد