مچکرم! - 1

نمیدونم یکی از چندمین درس بزرگی که از آراد گرفته ام اینه. این که یه موضوع رو از همه ی جوانب ببینم. اینکه قضاوت نکنم. اینکه تعصب نداشته باشم. اینکه همه ی بخشهای یک نفر رو ببینم.

همیشه دوست داشته ام و سعی کرده ام که اینجوری باشم. اما حالا دیگه نمونه ی واغعیش رو جلوی چشمم میبینم. اوایل برام باور کردنی نبود. اینکه آراد یه نفر رو میدید، توی همون 5 دقیقه ی اول به خصوصیات ناخوشایندش آگاه میشد. اما با رغبت به هم صحبتی و معاشرت باهاش ادامه میداد. یا اینکه مینشست حرفهای یک نفر رو کامل گوش میکرد و به همه ی درددلهاش گوش میکرد. اما این دلیل نمیشد که حق رو به اون طرف بده و براش دل بسوزونه، بلکه به راحتی نقاطی رو پیدا میکرد که نشون بده این مشکل فقط ناشی از این حرفهایی که شنیده نیست و ممکنه کلی دلیل دیگه داشته باشه! یا مثلا موقع روزنامه خوندن، هیچوقت یه روزنامه نمیخره. حتما حداقل دوتا رو میخره، از دو جبهه ی مخالف!

اینها همه باعث میشه، من هم بتونم با دید بازتری به قضایا نگاه کنم و مهمتر اینکه نسبت به چیزی یا کسی تعصب نداشته باشم. بتونم خوبیها و بدیها رو همزمان ببینم و باور کنم که همه ی اینها با هم وجود داره. نه بدی و نه خوبی کسی نباید چشمم رو ببنده. این رفتارها باعث میشه که دنیا برام بزرگتر بشه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد