یه احساس نامطلوب!

دختر اول خانواده ام. نوه ی اول فامیل مادری. 4ساله که ازدواج کرده ام. اما بر اساس شرایط زندگیمون هنوز تصمیم نداریم بچه دار بشیم. من سی سالمه و این موضوع سبب شده همه و همه بهمون گیر بدن. از آبدارچی توی شرکت گرفته، تا مادر و خواهر و خاله و مادرشوهر و جاری و خواهر شوهر و ...

اما چیزی که امروز من رو برد توی فکر، این بود که خواهرم برام نامه نوشته بود و تعریف کرده بود که جدی تو فکر بچه دار شدنه. راستش حس خوبی بهم دست نداد! به جای اینکه خوشحال بشم، رفتم تو فکر... حسادت نه، اما یه حسی آزارم داد. نمیدونم برای چی. برای اینکه عقب میفتم؟ برای اینکه بچه ام نوه ی اول نمیشه؟ برای اینکه همه اول برای یکی دیگه ذوق میکنن؟ برای اینکه دیگه معلوم نیست بچه ام جایگاهش رو راحت بدست بیاره؟ برای اینکه همیشه اول نیست؟ برای اینکه چی؟؟ برای اینکه خودخواهم؟ برای اینکه حسودم؟ برای اینکه فکر میکنم دارم جا میمونم؟ برای اینکه آرزوهام داره گم میشه؟؟

از خودم بدم میاد! اگه واقعا خوشحال نشم و ذوق نکنم، از خودم بدم میاد!

نظرات 2 + ارسال نظر
دریا چهارشنبه 1 مهر 1388 ساعت 04:56 ب.ظ

خونه ی نو مبارک خانوم جان. کار خوبی کردی که اینجا رو درست کردی. آدم اصلا" نباید خودشو سانسور کنه.
عزیز دلم احساست طبیعیه. اصلا" ربطی به حسادت و این حرفا نداره. به نظرم بپذیریش خیلی راحت تری.
ولی یادت باشه که قبل از اینکه فرزندت بخواد اول باشه و همه براش ذوق کنن و ... باید مادر و پدری داشته باشه که صد در صد منتظر ورودش باشن و بتونن با حضور فرزندشون کامل باشن. باور کن که این مهمترین مساله هستش.

سلام عزیزم. ممنون.
مثل همیشه با حرفهات آرومم میکنی.

دریا چهارشنبه 1 مهر 1388 ساعت 04:59 ب.ظ

ببین خیلی مهمه که تو واقعا" و از صمیم قلب فکر کنی که دلت بچه میخواد و بقیه ی مسائل در درجه های بعدی اهمیت قرار دارن. یادت باشه بچه که بیاد 99.9 مسیولیتش با توئه. پس اصلا" فکر نکن که دیر بچه دار شدن عقبت میندازه و زود بچه دار شدن جلو.
این توئی که باید با این مساله کامل باشی. من مطمئنم وقتی خاله بشی تجربه ی باارزشی بدست میاری که توی تصمیم گیریت خیلی بهت کمک میکنه.

خیلی مچکرم. تجربه ی خاله شدن چیزی بود که امروز اصلا بهش فکر نکرده بودم!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد